بیماری کزاز، عامل این بیماری یک باکتری از خانواده باسیلاسه بنام کلستریدیوم تتانی است که یک بیماری مشترک می باشد. ما در این موضوع به محتوای آن می پردازیم. با ما همراه باشید.
خصوصیات بیماری کزاز
از جمله خصوصیات این بیماری ازدیاد حساسیت در
برابر تحریک ها و انقباض عضلات و تشنج است.
اسب ها و انسان ها حساسترین و پرندگان مقاومترین موجودات نسبت به کزاز هستند.
طرز انتقال بیماری کزاز چیست؟
میکروب کزاز یکی از باکتریهای موجود در خاک
(بویژه خاکهای زراعتی ) است.
این میکروب اغلب در مدفوع اسب وجود دارد.
لذا خاک هائی که با مدفوع اسب آلوده شده باشند احتمال آلودگی بیشتری دارد.
در نتیجه آلودگی زخمها و یا آلودگی بند ناف با کلستریدیوم تتانی صورت می گیرد.
زخمهای کثیف که حاوی اجرام خارجی بویژه خاک باشند، بیشتر موجب ابتلاء به این بیماری میشوند.
زخمهای عمیق از زخمهای سطحی از نظر ایجاد بیماری
خطرناک ترند.
ورود میکروب از راه مجاری تناسلی هنگام زایش هم از راههای ابتلاء به کزاز میباشد.
پاتوژنز
هاگهای کزاز پس از دخول در زخم، در صورت فراهم
بودن شرایط، جوانه می زنند و اشکال رشته ای را ایجاد
می کنند در اثر تکثیر، ایجاد توکسین می کنند.
این زهرابه موجب تحریک بدون تنظیم سیناپس شده و درنتیجه انقباض عضلات بدون کنترل مغز میباشد.
اگر زهرابه از راه اعصاب به نخاع و مغز برسد،کزاز رو به بالا رخ می دهد که علائم از اندامهای خلفی (که محل ورود میکروب است) شروع شده و به سمت بالا می رود.
اگر زهرابه از راه خون انتشار یابد، زودتر به مغز و نخاع رسیده و کزاز رو به پایین اتفاق میافتد و نشانیها از قسمت ف وقانی بدن آغاز شده وبسوی پایین گسترش می یابد.
علائم بالینی بیماری کزاز
این علائم عبارتند از حساسیت زیاد دام در برابر
تحریکات عادی بطوریکه در اثر صدا و یا کمترین ضربه و
حتی نور، انقباض شدیدی در عضلات ظاهر می شود.
در بیماری کزاز، این عضلات در ابتدا سفت و سپس دچار لرزش می شوند .
انقباض ماهیچه های صورت موجب دشواری حرکات فک می شود .
همچنین پلک سوم روی قسمتی از کره چشم را می پوشاند.
نمایان بودن پلک سوم (که با زدن چند ضربه آهسته به
صورت حیوان نمایان می شود) از مهمترین نشانیهای بیماری
محسوب می شود.

همچنین پاهای عقبی سفت و موجب نااستواری در وضع
ایستادن حیوان می شود و دم حیوان هنگام عقب رفتن و یا
چرخیدن، افراشته است.
حیوان گوشهای خود را راست نگه می دارد و منخرین حیوان اتساع پیدا کردهاند.
در ابتدای بیماری حیوان به خوردن و نوشیدن ادامه
میدهد ولی به زودی در اثر انقباض عضلات جوشی قادر به
انجام این اعمال نیست و ریزش بزاق دیده می شود.
بیشتر اوقات یبوست وجود دارد و ادرار در مثانه
باقی می ماند.
زیرا حیوان قادر نیست وضعیت ادرار را به خود بگیرد.
راه رفتن برای حیوان مشکل می شود و همواره در شرف
افتادن است آه پس از افتادن اکثراً قادر بلند شدن نیست.
در اثر انقباضات و تشنجات ،عضلات پاها به سمت عقب
و دستها به سمت جلو کشیده می شود و عرق فراوان بدن را
خیس می کند.
تشخیص این بیماری
کزاز به اندازه ای از نظر درمانگاهی مشخص می باشد به ندرت می توان آنرا با بیماری دیگری اشتباه گرفت.
نمایان بودن پلک سوم و سابقه جراحات اتفاقی یا
اعمال جراحی جدید یا شاخ بری و یا یافتن محل زخم از
مشخصات این بیماری است.
عوارض آن
١) مسمومیت با استریکنین:
این مسمومیت در شرایط طبیعی در دامها کمتر اتفاق
میافتد، مگر در اثر تجویز زیاده از حد این ماده شیمایی بعنوان دارو.
در صورت وقوع مسمومیت اغلب تعدادی از گاوان در
یک زمان دچار می شوند ولی کزاز یک بیماری انفرادی
است.
٢) مننژیت مغزی- نحاعی:
مننژیت نیز باعث سفتی گردن و ا زدیاد حساسیت در
برابر لمس بدن می شود ولی این بیماری با سکون و خمودگی توام است،
و در آن تحریک و ازدیاد حساسیت در برابر صدا و حرکات دیده نمی شود.
٣) کمبود کلسیم و منیزیوم در گاوهای شیری:
بیماری کزاز در کمبود این دو عنصر، انقباض عضله و تشنج دیده
میشود ولی پلک سوم نمایان نیست.
درمان
جهت درمان می بایست دامها را در جایگاه وسیع و کم
نور و آرام نگهداری کرد،
و محل ورود میکروب را یافته و بافت فاسد شده را برداشت و محل زخم را ضد عفونی کرد و سرم ضد کزاز تزریق نمود.
در بیماری کزاز، برای از بین بردن میکروب می توان از پنی سلین و
یا سایر آنتیبیوتیکها استفاده کرد.
برای آرامش بخشیدن به انقباضات عضلانی کلرال هیدراته یا کلروپرومازین به فواصل هر ١٢ ساعت به ٠ میلی گرم به ازای هر / مدت ٨ تا ١٢ روز به میزان ٨ کیلو وزن بدن،
از راه وریدی و یا ٢ میلی گرم به ازای هر کیلو وزن بدن از طریق عضلانی استفاده نمود.
در بیماری کزاز همچنین جهت جبران ضعف حیوان می توان از سرم های غذایی استفاده کرد.
ضمناً می توان با زدن سوزن به مثانه، محتویات آنرا
که محبوس شدهاند خارج نمود.
اهداف ما در ارائه این مطلب شناخت کامل شما درباره بیماری کزاز می باشد. امیدوارم برایتان حائز اهمیت بوده باشد.